()

مَن طَلَبَنی وَجَدَنی

وَمَن وَجَدَنی عَرَفَنی

وَمَن عَرَفَنی اَحَبَّنی

وَمَن اَحَبَّنی عَشَقَنی

وَمَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ

وَمَن عَشَقْتُهُ قَتَلتُهُ

وَمَن قَتَلته فَعَلَیَّ دیته

ومن علی دیته فانا دیته ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آن کس که مرا طلب کند، من را می یابد و آن کس که مرا یافت، من را می شناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می دارد و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می ورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می ورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می کشم و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او می باشم

_♥♥___♥♥♥__♥♥___♥♥

زندگی زیباست
زنگی تلاطمی همچو دریاست
گاه پایین گاه بالا
گاه داد و گاه بیداد
زندگی باران است
شرشر لحظه هایش
بی نهایت زیباست
زندگی زیباست
چون خدا با ماست...

: پریسا

_♥♥___♥♥♥__♥♥___♥♥

پست ها از خودم نیستند
مگر اینکه زیرشان
نوشته باشم !

کلمات کلیدی

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

برخی اعمال شب اول

شب اوّل سیّد در اقبال براى این شب چند نماز ذکر فرموده :

اوّل : صد رکعت در هر رکعت حمد و توحید بخواند .

دوّم : دو رکعت در رکعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یَّس .

سوّم : دو رکعت در هر رکعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود .

و نیز سیّد براى هلال این ماه دعاء مَبْسُوطى ذکر فرموده و اگر ممکن شود احیا بدارد این شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن روز اوّل .

بدانکه اوّل محرم اوّل سال است و در آن دو عمل وارد است :

اوّل : روزه است و در روایت رَیّان بن شبیب از حضرت امام رضاعلیه السلام مرویست که هر که در این روز روزه بدارد و خدا را بخواند خداوند دعاى او را مستجاب کند چنانکه دعاى زکریّا را مستجاب نمود .

دوم : از حضرت امام رضا علیه السلام منقولست که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله روز اوّل محرم دو رکعت نماز مى کرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى کرد و این دعا را سه دفعه مى خواند:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الاِْلهُ الْقَدیمُ وَهذِهِ سَنَةٌ
خدایا تویى معبود ازلى و این سال
جَدیدَةُ فَاَسْئَلُکَ فیهَاالْعِصْمَةَ مِنَالشَّیْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلى هذِهِ النَّفْسِ
تازه است از تو خواهم در این سال نگهداریم را از شیطان و نیروى بر این نفس
الاْمّارَةِ بِالسّوَّءِ وَالاِْشْتِغالَ بِما یُقَرِّبُنى اِلَیْکَ [یاکَریمُ] یا ذَاالْجَلالِ
که پیوسته به گناه فرمان مى دهد و سرگرمى بدانچه مرا به تو نزدیک کند اى صاحب جلالت
وَالاِْکْرامِ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا ذَخیرَةَ مَنْ لا ذَخیرَةَ لَهُ یا حِرْزَ
و بزرگوارى اى تکیه گاه کسى که تکیه گاهى ندارد اى ذخیره آنکس که ذخیره ندارد اى پناهگاه
مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یا کَنْزَ
آنکس که پناهگاهى ندارد اى فریادرس آنکس که فریادرسى ندارد اى پشتیبان آنکس که پشتیبانى ندارد اى گنج
مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا حَسَنَ الْبَلاَّءِ ی ا عَظیمَ الرَّج اَّءِ ی ا عِزَّ الضُّعَف آءِ ی ا مُنْقِذَ
آنکس که گنجى ندارد اى که آزمایشت نیکو است اى بزرگ مایه امید اى عزت بخش ناتوانان اى نجات بخش
الْغَرْقى یا مُنْجِىَ الْهَلْکى یا مُنْعِمُ یا مُجْمِلُ یا مُفْضِلُ یا مُحْسِنُ
غریقان اى خلاص کننده هالکان اى نعمت بخش اى زیباپرور اى فزون بخش اى نیکوده
اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللَّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ
تویى که سجده کرد (و به کمال خضوع درآمد) برایت سیاهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع
الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ یا اَللّهُ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ
خورشید و صداى ریزش آب و بهم خوردن درخت اى خدایى که شریک ندارى خدایا
اجْعَلْنا خَیْراً مِمّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنا ما لا یَعْلَمُونَ وَلا تُؤ اخِذْنا بِما
قرارمان ده بهتر از آنچه مردم گمان کنند و بیامرز از ما آنچه را که نمى دانند و مگیر ما را بدانچه
یَقُولُونَ حَسْبِىَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ
گویند بس است مرا خدا معبودى جز او نیست بر او توکل کنم و او است پروردگار عرش
الْعَظیمِ امَنّا بِهِ کُلُّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَما یَذَّکَّرُ اِلاّ اُولُوا الاْلْبابِ رَبَّنا
عظیم ایمان داریم به او و هرچه هست از نزد پروردگار ما است و اندرز نگیرند جز خردمندان پروردگارا
لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ
منحرف مساز دلهاى ما را پس از آنکه هدایتمان کردى و ببخش به ما از پیش خود رحمتى که براستى تویى بخشایشگر
 

شیخ طوسى فرموده که مستحب است روزه دهه اوّل محرم ولکن روز عاشورا امساک نماید از طعام و شَراب تا بعد از عصر آن وقت بقدر کمى تربت تناول نماید و سیّد روایت کرده فضیلت روزه تمام ماه را و آنکه روزه او نگه میدارد صائم آن را از هر گناهى .

روز سوّم روزى است که حضرت یوسف علیه السلام از زندان بیرون شده هرکه آن روز را روزه دارد آسان فرماید حق تعالى بر او کارهاى مشکل را و برطرف کند از او اندوه را و در روایت نبوى صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله است که دعایش مستجاب شود .

روز نهم روز تاسوعا است از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود تاسوعا روزى بود که جناب امام حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع کردند و ابن مرجانه و عُمر سعد خوشحال شدند به سبب کثرت سپاه و بسیارى لشکر که براى آنها جمع شده بود و جناب امام حسین علیه السلام و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مَدَد نخواهند نمود پس فرمود پدرم فداى آن ضعیف غریب .

اعمال شب و روز عاشورا

شب دهم شب عاشورا است و سید در اقبال از براى این شب دعا و نمازهاى بسیار با فضیلتهاى بسیار نقل کرده از جمله صد رکعت نماز هر رکعت به حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از فراغ از جمیع بگوید سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظیمِ هفتاد مرتبه و در روایت دیگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظیمِ استغفار نیز ذکر شده و از جمله چهار رکعت در آخر شب در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیة الکرسى و توحید و فَلَق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحید بخواند و از جمله چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و این نماز مطابق است با نماز امیرالمؤ منین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد و بعد از نماز فرموده ذکر خدا بسیار کند و صَلَوات بسیار بفرستد بر رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و لعن کند بر دشمنان ایشان آنچه مى تواند و در فضیلت احیاءِ این شب روایت کرده که مثل آنست که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و عبادت در آن مقابل هفتاد سال است و اگر کسى را توفیق شامل حال شود در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین علیه السلام کند و بَیتوته نزد آن جناب نماید تا صبح خدا او را محشور فرماید آلوده به خون امام حسین علیه السلام در جمله شهداء با آن حضرت .

روز دهم: روز شهادت اَبُوعَبْداللّهِ الحُسَیْن علیه السلام و روز مصیبت و حزن ائمّه اطهارعَلیهمُ السلام و شیعیان ایشان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت حضرت امام حسین علیه السلام را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوى که در ماتم عزیزترین اولاد و اَقارب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند آن حضرت را به زیارت عاشوراء که بعد از این بیاید انشاءالله تعالى و سعى کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند:


اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ
بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام
وَجَعَلَنا وَاِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ
و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان
مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
محمد علیهم السلام

  • پریسا asemani
آری…


 گاهی بهشت را به بها (ی یک قطره اشک) می دهند

نه به بهانه (ی هفتاد سال نماز و روزه

  • پریسا asemani
رنگ که گرفتی
 پُررنگ که شدی
 یادت می‌رود که خاک رنگی ندارد
 که آب بی‌رنگ است
 و همه‌ی تو از آب و خاک

 یادت می‌رود که همین رنگ‌ها
 فرصت انعکاس آسمان را
 از روحت می‌گیرند
 که خودت را
 لابه‌لای هزاران حرف و اسم و حدیث
 گم می‌کنی

 که هر جا می‌رسی
 رنگ‌ها را پس می‌زنی
 و دنبال دلت می‌گردی

 که دلت را بر‌می‌داری
 و می‌زنی به آب
 به خاک
 به آتش…
 تا رنگ‌ها بروند و
 تو بمانی و دلت…
 دلت که تشنه است
 تشنه‌ی یک قطره باران…

+ هدیه صوتی  ... 

دانلود ش کنید


 

  • پریسا asemani

فقر ، شب را “بـــــی غــذا” سر کــردن نیست …

فقر ، روز را “بــــــی اندیشه” سر کردن است …

میخواهم بگویم؛ فقر همه جا سر میکشد …

فقر ، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست …

فقر ، حتی گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند …

فقر ، چیزی را “نداشتن” است ؛ ولی آن چیز پول نیست ؛ طلا و غذا هم نیست …

فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند …

فقر ، اعجوبه ایست که بشکه های نفت در عربستان را تا ته سر میکشد …

فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند …

فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند …

فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …

فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …

فقر ، همه جا سر میکشد …

فقر ، شب را “بـــــی غــذا” سر کــردن نیست …

فقر ، روز را “بــــــی اندیشه” سر کردن است …

دکتر شریعتی

  • پریسا asemani